با آن ده چه کردی؟ (از کتاب مکتوب قلندران)
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
با آن ده چه کردی؟ (از کتاب مکتوب قلندران)
نوشته شده در یک شنبه 18 شهريور 1392
بازدید : 1251
نویسنده : اسماعیل جباری

درویشی به به در دیهی[1] رسید جمعی کدخایان را دید آن جا نشسته، گفت چون چیزی بدهید وگرنه با شما نیز آن کنم که با آن دیگر کردم. ایشان بترسیدند گفتند مبادا این ولیّی یا ساحری باشد و خرابیی از او به ما رسد. آنچه خواستند بدادند. بعد از آن از او پرسیدند که که با آن ده دیگر چه کردی؟ گفت آن جا سوال کردم هیچ به من ندادند، آن ده رها کردم و این جا آمدم اگر شما نیز چیزی به من نمی دادید این ده رها می کردم و ده دیگر دیگر می رفتم.

(عبید زاکانی)

 




:: موضوعات مرتبط: اندرز , ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: